مباحث دینی

دریچه‌ی اندیشه، ارزش، دانش، حکمت

گردشگری حَلال

۱۸۶ بازديد

به نام خدا. سلام. نیامده به صحن، نخورده صبحُنه روزنامه آمده خونه؛ "مواجهه‌ی اقتصادی" چاپ امروز: (۲ شهریور ۱۴۰۲) سوژه برام گشود و کارم را یکسره کرد و خلاص؛ یعنی این خبر رونق گردشگری حلال با حضور اندونزی‌ها به ایران. ایران دیدن دارد. دست‌کم به دو علت: یکش این است: ملتش در طول نفس‌کشیدن روی این سرزمین کهن، بهترین تمدن و آرایه آفریدند و جاهایی سر به فلک، به سوی آسمان راست کردند که اینک هر کدام از بناها را سر راست کنی ببینی کلاهت از پسِ سرت می‌افتد. چرا این‌همه بلند می‌ساختند؟ زیرا می‌خواستند عُلوّ خداپرستی را نشان دهند به احترام تصور می‌رود خدا فقط در بالا است؛ یعنی استعلاء. و دُوَش هم این: جمهوری اسلامی مردم جهان را شگفت‌زده کرده است پس می‌آیند که پس نمانند و ببینند این مردم چرا با این‌همه دشمنان سخیف، خفیف نمی‌شوند و زبانزد مانده‌اند. سخت معتقدم محیط مسلمین باید مقدس نگه داشته شود. مگر خداوند در سینای طور آن هم پای خاک و به محلی: انارکوپّه‌ی کوه به موسای کلیم ع نفرمود ازینجا به بعد نعلین را درآوَر. دوازده‌ی طه:"...فاخلَع نَعلَیکَ اِنَّکَ بِالوادِ المقدَّسِ طُویً" کفش‌های خود را بیرون آور، که تو در سرزمین مقدس طوی (=جلگه دامنه‌ی آن کوه) هستی. خلع کن کفشت را از پا؛ مکان، مکان مقدس است. محیط مسلمین هم حرم است در حرم بی‌نزاکتی موقوف. برگردم روی عنوان ستون روزم: "حَلال"، حِلِ آن یعنی بازکردن گِره. فقه آن یعنی گشایش دری که بسته و ممنوع بود. لغت اجتهادی آن هم  جایز است. داخل محیط مسلمین هر چه رخ هم باید رنگ "جایز / یجوز" به خود زنَد. دامنه.

فُرادا در نماز و فُرادا در دین!!!

۱۸۱ بازديد

به نام خدا. سلام. امروز جمعه (۲۰ مرداد ۱۴۰۲) متنی دیدم (در زیر، پیوست می‌شود) که مرا از حتم در فُرادا در نماز به فَحص در فُرادا در دین بُرد. می‌شود از فُرادا در نماز به فُرادا در دین هم رفت؟!!! اگر سخت نیست اول می‌شود متن پیوست را خواند بعد آمد بالا به ادامه‌ی متنم. حالا با متنم بیا: مأموم (=نمازگزارِ پشتِ سرِ که به امام‌جماعت پیوسته باشد) در نیّت نماز، انسانی مستقل است و فردی شخیص و آزاد و مختار، ولی در اَشکال دیگر آن، تابع حرکات و سکَنات امام‌جماعت، نه البته از سرِ تقلیدِ نابینا بلکه همآهنگی و انسجام و وحدت و توحید در توحُّد و تشهُّد و تعبُّد؛ از شروع تکبیری که اِحرام است (به درون‌رفتن نماز)  تا وقت سلام که اِتمام است (بیرون‌زدن از نماز) نه می‌تواند ازو پیش بیفتد و نه چندان پس. به قول معروف و عامیانه نعل به نعل او باید بیاید؛ مو به مو، گام به گام، پا به پا. جزء به جزء، که بجز ندارد! تا وقتِِ تمام و سلام. زیبایی نماز را ببین: با تکبیر و حواس و هواس‌جمع‌شدن به خدا، آغاز و با سلام و درودفرستادن به سه کس (نبی ع، صالحین، عموم مؤمنین)، تمام؛ آداب ازین بهتر؟! حالا درین مقررات فقهی نماز، هم امام تکالیف دارد و هم مأموم. هم امام چارچوب دارد و هم مأموم. هر کدام به محض واردشدن به این عبادتِ جمعی، نسبت به هم حقوق متقابل به گردن می‌گیرند و بدهکار و مرهونِ هم می‌شوند. مثلا" امام باید نگاه به اَضعَف کند و نمازش را باید با رعایت سالمندی و یا ضعفِ بدنی ضعیف‌ترین نمازگزار تنظیم کند. مثلا" نیاز نیست در نمازش بعد از حمد، سوره‌های پرآیه بخواند و یا در اذکار، برود سمت و سراغ الفاظ بعید و غریب و طویل و عجیب. همین که کهنسال، یا بدحال و یا خردسال که به نماز پیوست، او باید رعایت حالِ آنان را معیار وقت و حد و اندازه‌ی نماز کند و برای نشان‌دادنِ سواد یا تسلط خود، مَباید دست به مانور بزند و ذکرها و عبارت‌های پیچیده را در ستون‌ و رکن و فروع و مستحبات آن وارد کند که به جمع بفهمانَد که چقدر بلد است!!! لذاست مأموم حقِ خروج از نمازِ پیشنماز را دارد، در جاهایی که خودِ مراجع تقلید معلوم کردند و جایز. آن هم اجاز‌ه‌ی فُرادا از نمازی دارد که پیامبر ص خود صریحا" فرموده یک نمازجماعت با چهل سال نماز فُرادا برابر است. (مندرج در عکس)

 

امابعد؛ در دین. در دین اما، فُرادا‌سازی امری پیچیده‌تر است، خطیرتر است از دیرباز تا امروز برجسته‌ترین فرد جامعه به لحاظ پُست مذهبی -یعنی مرجع تقلید- نیز، هر جا خواستند، قصد فُرادا می‌کردند و می‌کنند. پشتِ مقتدا و مرجع‌عام و یا امامِ جامعه، نمی‌آمده و نمی‌آیند. این فُراداسازی‌ها در دین، چون موجبات تفرق و نفاق و نقار می‌شود و نقوذ دشمنان دین را فراهم می‌سازد یا شرعا" یا عرفا" یا مصلحتا" احتمال می‌دهم سزا نباشد هیچ، خطا و خبط و غلط و شاید حتی ذنب لایُغفر!! هم باشد. البته این بحث، سنگین است. واسه من، بس باشد همین ذرّه. در قیام امام حسین ع هم خواص خواص خواص قعود کردند و نیتِ خالصِ!!! فُرادا، نه پیوستن و اقتدا به حضرت مقتداء آقا اباعبدالله سلام الله. بگذرم. دامنه. ولی حیف است این را الصاق نکنم، این :←

امام صادق ع فرمودند: روزی پیامبر خدا ص نماز ظهر و عصر می‌خواندند، ناگهان دو رکعت آخر نماز را سبکتر خواندند. اصحاب پس از ادای نماز سؤال نمودند که «آیا دستور جدیدی آمده؟» فرمود: برای چه؟ گفتند:- چرا دو رکعت آخر نماز را سبکتر بجا آوردی؟ فرمود: مگر فریاد -گریه- کودک را نشنیدید؟!

حدیث‌نگار

به نقل از:

وسائل الشیعه

(جلد ۵ ، ص ۳۶۹)

 

 سخن پیامبر ص که یک نمازجماعت با چهل سال نماز فُرادا برابر است

سخن پیامبر ص:

یک نمازجماعت با
چهل سال نماز فُرادا برابر است

اینک پیوست متنِ نقلی؛ عینا" بدون دخل و تصرف و توضیح:

 

«آیت الله خامنه‌ای به استفتاء درباره‌ی «وظیفه‌ی مأموم هنگام اشتباه امام در قرائت» پاسخ گفتند.»

 

"پرسش: اگر امام جماعت در قرائت حمد و سوره سهواً آیه‌ای را نخواند یا اشتباه بخواند و متوجه سهو خویش نشود، اما مأموم متوجه شود، در این حالت وظیفه ماموم چیست؟"

 

"پاسخ: اگر مأموم قبل از رکوع متوجه اشتباه امام شود، می‌تواند به نحوی امام جماعت را متوجه اشتباه کند والا باید نیت فُرادا کند و خودش قرائت صحیح را بخواند و نماز را ادامه دهد. اما اگر بعد از رکوع متوجه اشتباه شود، نماز به صورت جماعت صحیح است." منبع.