به نام خدا. سلام. امروز جمعه (۲۰ مرداد ۱۴۰۲) متنی دیدم (در زیر، پیوست میشود) که مرا از حتم در فُرادا در نماز به فَحص در فُرادا در دین بُرد. میشود از فُرادا در نماز به فُرادا در دین هم رفت؟!!! اگر سخت نیست اول میشود متن پیوست را خواند بعد آمد بالا به ادامهی متنم. حالا با متنم بیا: مأموم (=نمازگزارِ پشتِ سرِ که به امامجماعت پیوسته باشد) در نیّت نماز، انسانی مستقل است و فردی شخیص و آزاد و مختار، ولی در اَشکال دیگر آن، تابع حرکات و سکَنات امامجماعت، نه البته از سرِ تقلیدِ نابینا بلکه همآهنگی و انسجام و وحدت و توحید در توحُّد و تشهُّد و تعبُّد؛ از شروع تکبیری که اِحرام است (به درونرفتن نماز) تا وقت سلام که اِتمام است (بیرونزدن از نماز) نه میتواند ازو پیش بیفتد و نه چندان پس. به قول معروف و عامیانه نعل به نعل او باید بیاید؛ مو به مو، گام به گام، پا به پا. جزء به جزء، که بجز ندارد! تا وقتِِ تمام و سلام. زیبایی نماز را ببین: با تکبیر و حواس و هواسجمعشدن به خدا، آغاز و با سلام و درودفرستادن به سه کس (نبی ع، صالحین، عموم مؤمنین)، تمام؛ آداب ازین بهتر؟! حالا درین مقررات فقهی نماز، هم امام تکالیف دارد و هم مأموم. هم امام چارچوب دارد و هم مأموم. هر کدام به محض واردشدن به این عبادتِ جمعی، نسبت به هم حقوق متقابل به گردن میگیرند و بدهکار و مرهونِ هم میشوند. مثلا" امام باید نگاه به اَضعَف کند و نمازش را باید با رعایت سالمندی و یا ضعفِ بدنی ضعیفترین نمازگزار تنظیم کند. مثلا" نیاز نیست در نمازش بعد از حمد، سورههای پرآیه بخواند و یا در اذکار، برود سمت و سراغ الفاظ بعید و غریب و طویل و عجیب. همین که کهنسال، یا بدحال و یا خردسال که به نماز پیوست، او باید رعایت حالِ آنان را معیار وقت و حد و اندازهی نماز کند و برای نشاندادنِ سواد یا تسلط خود، مَباید دست به مانور بزند و ذکرها و عبارتهای پیچیده را در ستون و رکن و فروع و مستحبات آن وارد کند که به جمع بفهمانَد که چقدر بلد است!!! لذاست مأموم حقِ خروج از نمازِ پیشنماز را دارد، در جاهایی که خودِ مراجع تقلید معلوم کردند و جایز. آن هم اجازهی فُرادا از نمازی دارد که پیامبر ص خود صریحا" فرموده یک نمازجماعت با چهل سال نماز فُرادا برابر است. (مندرج در عکس)
امابعد؛ در دین. در دین اما، فُراداسازی امری پیچیدهتر است، خطیرتر است از دیرباز تا امروز برجستهترین فرد جامعه به لحاظ پُست مذهبی -یعنی مرجع تقلید- نیز، هر جا خواستند، قصد فُرادا میکردند و میکنند. پشتِ مقتدا و مرجععام و یا امامِ جامعه، نمیآمده و نمیآیند. این فُراداسازیها در دین، چون موجبات تفرق و نفاق و نقار میشود و نقوذ دشمنان دین را فراهم میسازد یا شرعا" یا عرفا" یا مصلحتا" احتمال میدهم سزا نباشد هیچ، خطا و خبط و غلط و شاید حتی ذنب لایُغفر!! هم باشد. البته این بحث، سنگین است. واسه من، بس باشد همین ذرّه. در قیام امام حسین ع هم خواص خواص خواص قعود کردند و نیتِ خالصِ!!! فُرادا، نه پیوستن و اقتدا به حضرت مقتداء آقا اباعبدالله سلام الله. بگذرم. دامنه. ولی حیف است این را الصاق نکنم، این :←
امام صادق ع فرمودند: روزی پیامبر خدا ص نماز ظهر و عصر میخواندند، ناگهان دو رکعت آخر نماز را سبکتر خواندند. اصحاب پس از ادای نماز سؤال نمودند که «آیا دستور جدیدی آمده؟» فرمود: برای چه؟ گفتند:- چرا دو رکعت آخر نماز را سبکتر بجا آوردی؟ فرمود: مگر فریاد -گریه- کودک را نشنیدید؟!
به نقل از:
وسائل الشیعه
(جلد ۵ ، ص ۳۶۹)
سخن پیامبر ص:
یک نمازجماعت با
چهل سال نماز فُرادا برابر است
اینک پیوست متنِ نقلی؛ عینا" بدون دخل و تصرف و توضیح:
«آیت الله خامنهای به استفتاء دربارهی «وظیفهی مأموم هنگام اشتباه امام در قرائت» پاسخ گفتند.»
"پرسش: اگر امام جماعت در قرائت حمد و سوره سهواً آیهای را نخواند یا اشتباه بخواند و متوجه سهو خویش نشود، اما مأموم متوجه شود، در این حالت وظیفه ماموم چیست؟"
"پاسخ: اگر مأموم قبل از رکوع متوجه اشتباه امام شود، میتواند به نحوی امام جماعت را متوجه اشتباه کند والا باید نیت فُرادا کند و خودش قرائت صحیح را بخواند و نماز را ادامه دهد. اما اگر بعد از رکوع متوجه اشتباه شود، نماز به صورت جماعت صحیح است." منبع.